news
  • قرآن
  • ولایت
    • حدیث
    • امام خمینی قدس سره
    • امام خامنه ای دام ظله العالی
  •  زندگینامه
  • جلسات اخلاق
    • متن جلسات
    • نکات اخلاقی
  • پرسش و پاسخ
    •  اعتقادات
    •  اخلاقیات
    •  اعمال
  • محصولات
    • کتاب
    • لوح فشرده

اعتقادات

خداوند متعال(بخش اول)

س1: این که گفته می‌شود همه چیز دست خداست یعنی چه؟ به عنوان مثال آیا مسائل عادی و روزمرّه ما هم دست خداست؟ مثل اینکه تاکسی در خیابان گیرمان بیاید یا نه، یا گاهی انسان به جایی برخورد می‌­کند و مسائلی از این قبیل، و دلیل این مطلب چیست؟

ج: شما کنار خیابان برای تاکسی می­‌ایستید، گاهی یک ساعت باید بایستید، این یک ساعت ایستادن یک نتیجه و معلول عملی است که قبلاً انجام داده­‌اید، مقدمات این یک ساعت ایستادن را شما حساب کن ببین چه جوری است، چرا شما این جا یک ساعت ایستادید و تاکسی نیامد؟ چرا تاکسی نیامد؟ راننده‌اش تصادف کرد، چرا تصادف کرد؟ خوابش برد، همین طور جلو برو و بررسی کن، هیچ کدام از این‌ها دست(در اختیار) خودِ آدم نبود، برای همین می‌گویند همه کارها دست خداست، حتی چشم به هم زدن ما هم دست خداست، منتهی همه‌اش را مجانی گرفتیم و فکر می‌­کنیم مال خودمان است، ما خودمان مال کی هستیم؟ برویم جلو کار درست می­‌شود، ان شاء الله. ما فقط به خودِ این معطلی در خیابان فکر می‌­کنیم و جلو نمی‌­رویم، می­‌گوییم چطور می‌­شود که من این جا ایستاده‌­ام و ماشین گیرم نیامد، چرا ایستاده­‌ای؟ تمام این ها اتفاق افتاد که شما ایستاده‌­ای، این اتفاقات همه دست خدا بود و نتیجه هم مال اوست.                                                                                                         

س2: محبت اهل بیت علیهم السلام  و خدا چیست و چگونه به دست می‌­آید؟

ج: شما پدرتان را چرا دوست دارید؟ چه جوری دوست دارید؟ مادر را چه جوری دوست دارید؟ آنها هم همین جورند، یک محبّتی همه انسان‌ها دارند، اختیار دادن محبت دست خود آدم است، به مادر می­‌دهد، به پدر می‌­دهد، به دوست می­‌دهد. گاهی به خدا می‌­دهد گاهی هم نمی­‌دهد، دست خودش است، مثل پول است خرج می­‌کند. با همان محبت خدا داده شما می‌توانی حضرات را دوست داشته باشی، چون از همه انسان ها کامل‌تر و بهتر هستند، آدم به آنها بیشتر محبت می‌ورزد.

س3: ممکن است کسی در محبّت حضرات معصومین علیهم السلام متوقّف شود و از خدا غافل شود یا محبّتش نسبت به خدا کمتر باشد تا نسبت به امام معصوم؟

ج: بله، هست، چون حضرات معصومین بشر هستند و بشر ارتباط و محبتش با بشر بهتر و روشنتر است، لذا بشناسند گیر می‌­کنند، امّا با خدا اینجور نیست، نه چشم می‌­بیند، نه گوش می­‌شنود، نه می­‌شود لمس کرد، از این جهت یک مقداری مردم زودتر طرف حضرات می­‌روند تا خدا.

س4: حالا اگر چنین حالتی داریم چه کار کنیم که این علاقه‌­مان تعدیل شود و اول برای خدا بیشتر باشد؟

ج: راهش همین ترک گناه است، اطاعت فرمان همه این­ها را اصلاح می‌­کند.

س5: با توجه به آیه شریفه «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً»[1] چرا خیلی از کسانی که از خدا غافل هستند زندگیشان خوب است؟

ج: منظور از معیشت پولدار بودن نیست، اصل زندگی است، بعضی­‌ها خیلی پولدار هستند اما زندگیشان تنگ است، سخت است، پسرش منحرف یا معتاد شده است، دخترش از یک راه دیگر رفته، زنش یک ساز دیگر می‌­زند. این­ها زندگی را تلخ می­‌کند دیگر، خدا یک مرضی می‌دهد به یکی از این­ها دائما گرفتارند، این­ها همه سختی است، گاهی پول زیاد است پُست هم زیاد است.

س6: در لحظه وقوع گناهی که ترک آن بسیار سخت است چگونه و به چه وسیله‌ای می توان از خداوند متعال استمداد گرفت؟

ج: از همان تصمیمی که برای گناه کردن گرفته است، وسط کار آن تصمیم را رها کند تمام می‌شود. مثلاً داری یک حرف گناه می‌زنی تا فهمیدی سکوت کن، تمام شد. کوه کندن که نیست. خیلی راحت است، عصبانی شدی و داری به یک نفر فحش می­‌دهی، تا فهمیدی سکوت کن، فحش نده. اما اگر خودت را کنترل نکنی تا آخر می‌­روی.

س7: طریق عاشقی خدا چیست؟

ج: اگر گناه نکنی ایمانت بالا می‌­رود عاشق خدا می‌­شوی، ان شاءالله.

س8: رسیدن به خدا با چه چیزی شروع می­‌شود و با چه چیزی پایان می‌­یابد؟

ج: با انجام واجب و ترک حرام شروع می‌­شود، پایانش هم حضرت عزرائیل علیه السلام  می‌آید ان شاءالله، آن وقت نتایج را به آدم می‌دهند.

س9: انسان چگونه متوجه می­‌شود که در مسیر درست خود سازی گام برمی‌­دارد؟

ج: اگر (انسان) گناه نمی­‌کند در مسیر است، امّا اگر گاهی گناه می‌­کند، نه هنوز در مسیر نیست.

س10: کند رفتن یا تند رفتن در این مسیر چه علائمی دارد؟

ج: آدم خودش می‌­فهمد. کسی که اکتفا به واجب و حرام می­‌کند همین کافی است، یک کسی بر این اضافه می­‌کند، این تند رفتن است، آن اضافه‌­ها هم با یکدیگر فرق می‌­کند. گاهی کارهای سخت را اضافه می­‌کند، گاهی کارهای آسان را اضافه می­‌کند، همه اینها تند و کندی را مشخص می­‌کند.

س11: برای این­که در مسیر حرکت به سمت خداوند و سیر و سلوک سرعت پیدا کنیم چه باید بکنیم؟

ج: گناه نکنید سرعت است، به وقت واجب را انجام دهیم و به وقت حرام را ترک کنیم سرعت است، اما دیر حرکت کنیم، واجبی را دیر انجام دهیم، نماز را بگذاریم تنگ غروب؛ کُند حرکت کرده­ایم.

س12: یاد خدا و آنچه انسان را به یاد خدا می‌اندازد و همچنین یاد مرگ در ترک گناه چقدر تأثیر دارد؟

ج: هر کدام از این دو مورد اثر و اندازه مخصوصی دارند، اگر آدم درست انجام دهد هر کدام به اندازه خودشان آدم را دعوت به تقوا می‌کنند.

س13: اگر موسیقی آدم را به یاد خدا بیاندازد یا به آدم آرامش دهد یا گاهی وقت‌ها باعث گریه آدم بشود گوش دادن به این موسیقی باز هم حرام است؟

ج: بله این گریه درست نیست، این آرامش هم درست نیست، این مقدمه تفرقه است، فکر آدم را جاهای دیگر می‌­برد. عرض کردم تمام مجالس لهو و لعب که تشکیل می­‌شود دو تا جزئش لاینفک است، یکی موسیقی است یک هم زن است.

س14: چگونه در مشکلات خدا را حس کنیم؟

ج: ایمان بالا برود حس می­‌کنید، ایمان پایین باشد خدا هر کاری بکند حس نمی‌­کنید، ایمان ندارید، ایمان زیاد باشد آدم زود حس می­‌کند.

س15: برای افزایش یقین قلبی به خداوند چه توصیه‌­ای می­‌فرمایید؟

ج: هیچ راهی جز ترک گناه نیست، تا ایمان ضعیف است یقین نیست. اگر گناه را ترک کردی کم کم ایمان بالا می­‌رود و به تدریج به یقین مبدّل می‌­شود، آن­وقت دیگر راحت می­‌شود.

س16: چرا آن گونه که از گفتگوی با دوستمان لذت می‌­بریم از گفتگوی با خدا لذت نمی‌­بریم؟

ج: چون خدا را نمی‌­بینید، دوست شما یک آدم خوبی است، نیکی کرده است، صفات خوب دارد، این ها را دیده‌­ای دوستش داری، اما خدا را که ندیده‌­ای، نه خودش را دیده­‌ای نه صفاتش را می­‌بینی. بنابراین عقل می‌­گوید: خدا هست و الّا چون او را نمی‌­بینی کاری هم با او نداری، نوع مردم این جوری هستند، عاشق زن می­‌شوند، عاشق پول می­‌شوند، عاشق پُست می‌­شوند، چون آن­ها را می‌­بینند، امّا چون خدا را نمی‌­بینند کسی عاشقش نمی­‌شود.

س17: ما با خدا از طریق دعا و تکلّم قلبی حرف می‌­زنیم و درد دل می­‌کنیم، خدا چگونه با ما حرف می‌­زند؟

ج: خدا در قرآن با ما حرف زده است؛ با حضرت موسی کلیم علیه السلام حرف زده است؛ با انبیا علیهم السلام توسط وحی سخن گفته است، اما با ما مستقیم صحبت نمی‌­کند، بلکه به آن‌ها گفته و آن ها به ما می­‌گویند، اگر راست می­‌گویی گوش به حرف خدا بده.

س18: آیا خداوند با حضرت مریم سلام الله علیها هم صحبت کرده است؟

ج: بله همان یک جمله را که در قرآن آمده است به ایشان گفت، و بیشتر از آن نفرمود، لازم هم نبود و الّا می­‌گفت.

س19: چگونه نیت خود را برای رضای خدا قرار دهیم؟

ج: نمی‌­توانی. اگر ایمان پایین باشد، نمی‌­شود. باید گناه نکنی تا ایمان بالا برود، آنگاه خود به خود در این خط می‌­روی ان شاءالله.

س20:«أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»[2]،

ج: خدا که آدم‌­ها را آفریده است روزی آن‌­ها را نیز فراهم کرده است. قبل از اینکه آدم خلق شود خدا روزی­‌اش را آماده کرد. زمین را آفرید، آب را درست کرد و همه چیز را آماده کرد، بعد انسان را سرِ سفره آماده خلق کرد، منتهی چشم به او داد ببیند روزی‌­اش کجاست، پا به او داد آن­جا برود، دست هم به او داد که بردارد. چقدر راحت! بعد هم بخورد و سپاسگزاری کند، بنابراین خدا کفایت می­‌کند. او از ما عبادت و بندگی خواسته است، ما کار را برعکس کردیم، می­‌گوییم تو بندگی بکن ما دنبال روزی بدویم ، دائما بدو، دارند می‌­دوند، پدرِ مردم در راه دویدن برای پول درآوردن در آمده است.

                    مجموعه پرسش­ها و پاسخ­ها از معلم اخلاق و معرفت حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه الشریف


[1] - سوره مبارکه طه آیه 124

[2] - سوره مبارکه زمر، آیه36

عادت به گناه
نکته اخلاقی
آرزوی بزرگ، مانع بندگی
متن جلسه درس اخلاق
اعتکاف
متن جلسه درس اخلاق
سوره مبارکه حمد
متن جلسه درس اخلاق
راه بی بن بست
نکته اخلاقی
  •  تماس با ما
  •  درباره ما
saheb-ol-amr
news

کلیه حقوق برای مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله خوشوقت أعلی الله مقامه الشریف محفوظ است.