news
  • قرآن
  • ولایت
    • حدیث
    • امام خمینی قدس سره
    • امام خامنه ای دام ظله العالی
  •  زندگینامه
  • جلسات اخلاق
    • متن جلسات
    • نکات اخلاقی
  • پرسش و پاسخ
    •  اعتقادات
    •  اخلاقیات
    •  اعمال
  • محصولات
    • کتاب
    • لوح فشرده

متن جلسه اخلاق

ایمان حضرت اباالفضل علیه السلام

بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ بِهِ نَسْتَعِینُ و هو خیرُمُوَفِّقٍ و مُعین؛ ثمَّ الصَّلاة و السلام علی أشرف الأنبیاءِ و المرسلین، حبیبِ إله العالَمین، أبی‌القاسم محمّد صلَّی اللّه علیه و علی أهلِ بیتِه الطاهرین المعصومین، مِن الآن إلی قیامِ یومِ الدّین؛ سیَّما بقیّةِ اللّه فی الأَرَضین.

اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِکَ، اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ و تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً

موضوع: ایمان حضرت اباالفضل علیه السلام

درباره شهدای کربلا از حضرات معصومین علیهم الصلاة و السلام تا امام صادق حرف و سخن کمتر گفته شده است. چون دوران بنی امیه بود، موقعیت‌ها اقتضاء نمی‌کرد، تقیه می‌کردند و حرفی راجع به حدیث کربلا نمی‌زدند، اما از سجاد صلوات الله و سلامه علیه که خودشان در کربلا حاضر بودند و از نزدیک هم جریان‌ها و اتفاقات را شاهد بودند جمله‌های کوتاه‌ی راجع به قمر بنی هاشم صلوات الله و سلامه علیه نقل شده است، یکی از آن بیانات را بنده عرض می‌کنم تا ما هم سر سفره کرامت و بزرگواری و عظمت ایشان بنشینیم و استفاده کنیم.

امام فرمودند: «کان عمّنا العباس صُلب الایمان و نافذ البصیرة و واسا  أخاه»؛ عموی ما عباس ایمان او خیلی محکم بود.

ایمان قوی، اولین ویژگی حضرت اباالفضل ع

ایمان محکم مقاومت و استقامت آن هم خیلی محکم است، لذا وقتی شمر امان نامه آورد! در برابر امان نامه پای او نلرزید، نلغزید، قرص و محکم گفت: «خدا خودت را و امان نامه تو را لعنت کند»، و رد کرد.

در چنین موقعیت حساس که جان در خطر است، دنیای انسان در خطر است، همه چیز انسان در خطر است اگر ایمان قوت و قدرت آن کم باشد می لغزد انسان؛ لذا شب عاشورا وقتی امام حسین صلوات الله و سلامه علیه فرمودند: شب تاریک است از تاریکی شب استفاده کنید بروید، اینها با شخص من کار دارند، خودتان را به کشتن ندهید»؛ رفتند همه آنها. وقتی به خطر جان رسید ایمان ضعیف قدرت خودش را از دست می‌دهد لذا رفتند، امام حسین را تنها گذاشتند کشته هم شد اما فرمود: عموی ما ایمان او خیلی محکم است، لذا در هیچ امتحانی زمین نخورد.

هر کسی زمین می‌خورد، حتما برای ضعف ایمان اوست، منتها همه در هر امتحانی زمین نمی‌خورند اما حوادثی پیش می‌آید ضعف ایمان کار خودش را می‌کند زمین می‌خورد انسان.

بصیرت، دومین ویژگی حضرت اباالفضل ع

نافذ البصیرة؛ فرمودند: «چشم دل او در حقائق نفوذ می‌کرد». به بطن مطالب راه می‌کرد و می فهمید خوب یا بد است، زشت یا زیباست، انجام دادنی است یا انجام ندادنی است، اینها را خوب می‌فهمید.

خیلی‌ها هم در اثر این که بصیرت ندارند، چشم دل ندارند، فقط چشم سر دارند در امتحانات مشکل زمین می‌خورند، دیدیدم در زمان رضاشاه پهلوی علیه اللعنة و العذاب چقدر انسان‌ها زمین خوردند، زمان پسرش چقدر انسان‌ها امتحان شدند و زمین خوردند در اثر این که بصرت نداشتند، چشم سر داشتند، زندگی مادی می‌خواستند، خدا را رها کردند رفتند در صف پهلوی. ما هم همینطور هستیم، هیچ برای ما فرقی ندارد آن زمان، این زمان یا هزار سال بعد اگر ضعیف‌ُالایمان باشیم امتحان پیش بیاید زمین می‌خوریم، اگر نفس اماره بر ما حاکم باشد یعنی ایمان ضعیف باشد؛ نه از نماز ما می‌ترسد، نه از ذکر ما می‌ترسد، از هیچ کار خیر ما نمی‌ترسد، چون اساس کار ضعیف و خراب است.

 تقوا، واجب عینی

بنابراین اگر ما بخواهیم از خطر ضعف ایمان خودمان را نجات بدهیم هیچ راهی جز ورود در راهی که پروردگار متعال در قرآن کریم پیش پای ما گذاشته است نداریم و آن ادامه تقواست. ادامه تقوا که واجب عینی بر هر فرد از انسان از اول سن بلوغ تا آخر عمر است این ادامه تقوا واجب عینی است، یک روز هم مستحب نیست. انجام واجبات هر روز واجب است، انجام محرمات هم هر روز حرام است، بنابراین ادامه این ایمان را می برد بالا، به عکس گناه کردن و تقوا را نادیده گرفتن روز به روز ایمان انسان را ضعیف و ضعیف‌تر می‌کند و انسان در برابر پیشنهاد نفس اماره و شیاطین قدرت مقاومت را از دست می‌دهد و به زانو درمی‌آید؛ لذا ما می‌بینیم حالا، بعد از حالا، گذشته، همینطور آدم‌ها مثل برگ خزان زمین می‌خورند.

قبولی در امتحانات الهی ملاک ایمان انسان

فصل عروسی که می‌شود خیلی‌ها زمین می‌خورند، مطرب می‌آورند، ایمان او ضعیف است دیگر مطرب می‌آورند مرتکب گناه می‌شوند خیلی‌ها را هم به گناه می‌اندازند. در راه حرام هم پول زیادی خرج می‌کنند، هر کسی در راه حرام پول خرج کرد گذشته از این که مرتکب گناه شده است خمس آن پولی که در راه حلال خرج کرده است واجب است بدهد، چند هزار تومان داده است مطرب! خمس آن را هم باید بدهد چون در راه حرام انسان حق ندارد پول خرج کند، حق ندارد، پدر آدم را درمی‌آورد خدا.

قمار بازی کرد باخت اضافه بر باختن خمس آن پولی هم که باخته است را باید بدهد، اگر قمار بازی نمی‌کردی نمی‌باختی، باید دند تو نرم شود هم باختی هم خمس باید بدهی، اینها همه زمین خوردن است دیگر، مسلمان شیعه مرتضی علی هیچوقت در عروسی‌های خودش مطرب نمی‌آورد، مطرب برای غیر شیعه است، برای غیر مسلمان بی‌تقواست، ایمان ضعیف است حالی او نیست، مطرب می‌آورد پول هم خرج می‌کند وقتی هم مرد پدر او را خدا درمی‌آورد. این پول حلال که خون در رگ همه انسان‌هاست چرا در این راه که جوان ها را فاسد می‌کرد، دعوت می‌کرد به کارهای بدتر از شنیدن این سروصداها وادار کردی.

بنابراین ضعف ایمان از آن هر کاری برمی‌آید، رشوه دادن، رشوه گرفتن، پا روی حق گذاشتن، حرف دروغ زدن، ظلم کردن همه اینها منشأ آن ضعف ایمان است، اگر تقوا را شروع نکنیم و ادامه ندهیم این ایمان کم همچنان رو به کمتری می‌رود تا شیطان به اتفاق نفس اماره سر انسان را به سنگ کفر بزند، لذا می‌بینی خیلی‌ها کافر شدند، مسلمان بودند جبهه رفتند، جزو حزب الله بودند، معلول و مجروح هم بودند اما سر از کفر و ارتداد درآوردند چون ایمان آنها ضعیف بود تقوا را گذاشتند زمین کم‌کم از اینجا سردرآورد، به هرحال این زنگ خطر بسیار بزرگی است که ما اگر دچار ضعف ایمان هستیم حتما باید به وسیله ادامه تقوا این را معالجه کنیم و الّا پدر ما را این ضعف ایمان درخواهد آورد، امروز نشد، فردا، فردا نشد پس فردا، لذا هر کسی نوبتی است، آدم می‌بیند الان خیلی‌ها زمین خوردند خیلی‌ها نه، فردا زمین می‌خورند، فردا عده‌ای زمین می‌خورند عده‌ای نه، پس فردا زمین می‌خورند، هر دور آدم می‌بیند عده‌ای می‌ریزند زمین و زمین می‌خورند در برابر دین خدا خودشان را نمی‌توانند حفظ کنند آن که خدا گفته است نباید مرتکب بشوی مرتکب می‌شوند، آن یک مقدار ایمان آنها هم کمتر می‌شود و کمتر تا سر از ارتداد دربیاورد.

عبرت گرفتن از حادثه عاشورا

یزید خدا او را لعنت کند، خودش را پدرش را، اعوان انصار او را وقتی به قدرت رسید و امام حسین علیه الصلاة و السلام را شهید کرد تازه کفر او ظاهر شد، تا آنوقت جرأت نمی‌کرد، گفت پیغمبر چی! نبوت چی! وحی چی! همه اینها سلطنت بود حکومت بر مردم بود، ایمان او ضعیف بود چون در خانواده معاویة بن ابی سفیان ملعون توله سگی مثل یزید تربیت می‌شود دیگر، انسان باتقوا که تربیت نمی‌شود آنجا لذا در شرائط مختلف کفر خودش را ظاهر می‌کند ملحق می‌شود به صفوف کفار.

 بنابراین ایمان ضعیف لب گودال جهنم قرار گرفته است، خیلی باید ترسید و احساس خطر کرد، اگر خدای نکرده انسان گوش به حرف خدا نداده است و تقوا را مراعات نمی‌کند و مرتکب گناه می‌شود باید این خطر را هم بپذیرد، شیطان به کسی رحم نمی‌کند، همه را دعوت می‌کند به زیرپا گذاشتن تقوا، اغلب مردم هم مطیع فرمان شیطان هستند، گوش به حرف او می‌دهند، گوش به حرف خدا کمتر از اشخاص می‌دهند.

امیرالمؤمنین فرمود: «پروردگار متعال از اولین دین آسمانی که برای تنظیم امور فرد و جامعه نازل کرد در آن دین و در آن برنامه و در آن نامه و خطاب تقوا را واجب و لازم اعلام کرد، اما متأسفانه کمی بودند از افراد گوش به حرف خدا دادند»،تمام این ظلم و ستم‌ها، کشت و کشتارها، محرومیت‌ها، دشمنی‌ها، کدورت‌ها همه اینها از لوازم مراعات نکردن تقواست و الا اگر تقوا در جامعه پیاده بشود هیچکدام از این بدبختی‌ها و مصیبت‌ها بوجود نمیأآید ولی انسان حاضر است این بدبختی‌ها و مصائب را تحمل کند ولی گوش به حرف خدا ندهد، لذا امام سجاد صلوات الله و سلامه علیه مهم ترین مسئله را در قمر بنی هاشم صلوات الله و سلامه علیه گوشزد فرمود، فرمود: «صلب الایمان» بود، ایمان او خیلی محکم بود، به هیچوجه آنجایی که باید دنیا را در برابر آخرت از دست بدهد کوتاه نیامد، جان خودش را هم گذاشت روی آن، جوانی خودش را هم گذاشت روی آن، همه را داد با کمال اخلاص چون ایمان داشت امام حسین امام معصوم است، باید یاری کرد، کمک کرد و در مقام یاری و کمک از هیچ چیزی که پروردگار متعال به انسان داده است مضایقه حق ندارد بکند، از فکر خودش، از عقل خودش، از زور بازوی خودش، از هرچه خدا به او داده است در راه حفظ پرچم امامت باید استفاده کند بنابراین جدا نشد تا آخرین لحظه حیات خودش را نداد دست از امام حسین نکشید.

هر انسان با ایمان کربلایی دارد

داستان کربلا همیشه خودش را نشان می‌دهد، در هر زمانی داستان کربلا و داستان یزید است، عده‌ای زیر پرچم یزید هستند، عده‌ای هم زیر پرچم امام حسین هستند، اینهایی که زیر پرچم امام حسین هستند عده‌ای از آنها هم کم‌کم می‌روند طرف یزید، افراد کمی می‌مانند، چون لشگرگاه یزید دنیا نشان می‌دهد، پول نشان می‌دهد، پست و مقام نشان می‌دهد، اینطرف به عکس است، ارتباط با خدا، اتصال با خدا را نشان می‌دهد، فضائل انسانی را نشان می‌دهد، تربیت نشان می‌دهد، تکامل نشان می‌دهد لذا اغلب فریفته دنیا هستند چون بصیرت ندارند، این که امام سجاد فرمود: «نافذ البصیرة»؛ بصیرت او اینقدر قوی بود که در بطن واقعیات نفوذ می‌کرد و می‌فهمید این خوب است یا این بد است، اگر بصیرت در اثر ادامه تقوا و قوت ایمان نباشد انسان اشتباه می‌فهمد، باطل را حق تخیل می‌کند، حق را باطل تخیل می‌کند بنابراین بصیرت یکی از آثار و علائم و نتائج قوت و قدرت ایمان است، قدرت ایمان هم منحصرا با ادامه تقوا بوجود می‌آید، اگر ما گناه بکنیم آن یک مقدار ایمان کم هم به تدریج از بین می‌رود تا انسان ملحق شود به صف یزیدی‌ها و کفار.

تقوا، میزان بهشتی و جهنمی بودن

بنابراین اگر انسان احساس می‌کند ایمان او ضعیف است در مقابل خدا، نمی‌تواند مقاومت کند خودش را نگهدارد این زنگ خطر است برای او، در امتحانات زمین می‌خورد، نفس اماره و شیطان او را به زانو درمی‌آورند بنابراین باید فورا مطیع فرمان خدا بشوی و تقوا را بدست بگیری، هر روز چهار پنج صفحه رساله بخواند واجب و حرام را یاد بگیرد، واجب را انجام بدهد، حرام را ترک، این تقواست، ادامه این ایمان را می‌برد بالا، ایمان که رفت بالا بصیرت پیش می‌آید، بصیرت پیش آمد دیگر انسان صفوف را اشتباه نمی‌گیرد، آدم‌ها را خوب می‌شناسد، حزب‌ها را خوب می‌شناسد، خطوط را خوب می‌شناسد، گول نمی‌خورد، خودش را به پول و پست نمی‌فروشد، همه اینها زیر سر بصیرتی است که در اثر قوت ایمان برای انسان پیدا شده است.

قبولی اعمال نشانه ایمان قوی

قوت ایمان هم منحصرا در سایه اطاعت فرمان خدا و تقوا فراهم می‌شود، لذا پروردگار متعال در قرآن کریم اعلام عمومی کرد فرمود: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین»‌،[1]تنها کار خیر و فضیلت را خدا از کسانی قبول می‌کند که دارای تقوا باشند.

 آدمی که تقوا ندارد کارهای خوب او هم قبول نیست یعنی اثری در تقویت ایمان او ندارد، شصت سال نماز می‌خواند چون گناه هم می‌کند ایمان او همان آدم شصت سال قبل است، عدم قبول کار مستحب اگر انسان گناه کند معنایش این است که در قوی کردن ایمان او هیچ اثری ندارد، آن مقدار که کار مستحب ایمان را می‌برد بالا گناه بیشتر از آن می‌آورد پایین، لذا وقتی جمع و تفریق می‌کند می‌بیند روز به روز دارد کم می‌آورد.

بنابراین امام آن نقطه قوت قمر بنی هاشم صلوات الله و سلامه علیه را برای ما بازگو کرده است که ما هم که دنبال او داریم می رویم بفهمیم چکار باید بکنیم، خیلی کوتاه اما خیلی مهم، در زندگی انسان ساز و کمال آفرین، فرمودند هم ایمان او محکم بود و هم بصیرت او نفوذ در اعماق حقائق می‌کرد، انتهاء همه چیز را می‌دید، بعضی‌ها نمی‌بینند گول می‌خورند، تا بگویند آقا سی تا انجمن اسلامی تأیید کردند زانوی او شل می‌شود، دیگر نمی‌فهمد این سی تا انجمن کجاست؟! راست است، دروغ است، برود دنبال آن ببیند همچنین چیزهایی است یا این کلک دارد می زند؟ گول می‌خورد آدم اما آن که بصیرت دارد می‌گوید این که نوشته است سی تا من را تأیید کرده است خودش کیست؟ خودش چکاره است؟ خودش تقوا دارد ندارد؟ پست و مقام پرست است یا نه؟ آدمی است تشنه خدمت، اول این ملاک را روی خود آدم می‌گذارد بعد می‌رود دنبال آن سی تا انجمنی که من را تأیید کردند، می‌رود می‌بیند نه اولی نکرده است، دومی، سومی هم که خبری نیست، آن که بصیرت ندارد گول می‌خورد می‌گوید به این رأی بدهیم چون سی تا. چه کسی گفته است از کجا معلوم است، بصیرت نباشد رای می‌دهند لذا خیلی‌ها می آیند روز انتخابات نگاه می کنند عکس‌ها را هر کسی قیافه او خوب بود به این رأی می‌دهد بله! این تحقیق نیست، اگر اینطوری بخواهد مسلمان کار کند پدر دنیا و آخرت خودش را درآورده است، اینطوری می‌شود دیگر به افراد ناجور و ناباب رأی می‌دهد آنوقت آنها می‌روند آنجا هم دنیا را خراب می‌کنند و هم دین مسلمان‌ها را، بصیرت لازم است، نباشد آدم گول می‌خورد، بصیرت هم از فراورده‌های قوت و قدرت ایمان انسان است، ایمان هم فقط زیر سر تقواست، لذا کسی که اهل تقوا نیست نه بصیرت دارد، ایمان او هم ضعیف است هر حرفی بزند قابل قبول نخواهد بود.

 امیدواریم پروردگار متعال به همه ما تقوا مرحمت کند تا به برکت تقوا ایمان ما، قدرت و قوت بیشتری پیدا کند تا در اثر قوت ایمان بصیرت نافذی داشته باشیم ان شاء الله، گول نخوریم، نه گول شیطان را بخوریم، نه گول نفس اماره را بخوریم، نه گول انسان‌های شیطان صفت را بخوریم، چون قرآن کریم می‌گوید شیاطین دو دسته هستند، بعضی‌ها شیاطین انسانی هستند، بعضی‌ها شیاطین جنی هستند،[2]در انسان‌ها افرادی داریم که در اثر گمراه کردن شیاطین خودشان شدند شیطان، اینها هم مردم را گول می‌زنند، همانطوری که شیطان آدم‌ها را گول می زند و قسم خورده است «لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین‌»[3]، همه فرزندان آدم را گمراه می‌کنم و گول می‌زنم انسان‌هایی هم هستند که مثل شیطان هستند، اینها گمراه کننده هستند، آدم برود دنبال او، برود دنبال حزب او برود به او رأی بدهد گمراه می‌شود، بنابراین ادامه تقوا ایمان را می‌برد بالا، ایمان رفت بالا بصیرت حاصل می‌شود، آدم به این زودی گول نمی‌خورد دیگر، این که ما می‌بینیم آدم‌ها گول می‌خورند و بی‌مورد تأیید می‌کنند این برای این است که بصیرت نیست، چون ایمان قوت و قدرت ندارد بصیرت هم نیست، آنوقت خودش کاری می‌کند که فردا دود آن در چشم خودش می‌رود، هم دنیای او خراب می‌شود و هم آخرت او.

 امیدواریم خدای متعال به همه ما توفیق ادامه تقوا مرحمت کند تا از این راه ایمان ما قوت و قدرت بیشتری پیدا کند تا بصیرت پیدا کنیم، کسی نتواند ما را گول بزند حتی نفس اماره و شیاطین قدرت این که ما را از خط مستقیم عبودیت و تقوا نتواند منحرف کند ان شاء الله.

نثار ارواح طیبه شهدای کربلا خصوصا امام حسین صلوات الله و سلامه علیه و همه کسانی که در راه امام حسین شهید شدند و آخرین لحظات حیات و جان خودشان را در این راه نثار کردند سه صلوات ختم کنید.

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

جلسه اخلاق عارف بالله حضرت آیت الله خوشوقت ره برگزار شده در محسنیه شهید علیخانی ره

 


[1].  سوره مبارکه مائده، آیه27)

[2].  وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِن‌...(سوره مبارکه انعام، آیه112)

[3]. سوره مبارکه ص، آیه82

حجم فایل صوتی:8.31M | مدت زمان فایل صوتی :00:20:45
دانلود فایل صوتی
اعمال انسان
متن جلسه درس اخلاق
سوره مبارکه حمد
متن جلسه درس اخلاق
تَفَقُّه در دین، نعمتی بزرگ
متن جلسه درس اخلاق
زندگی حضرت نوح علیه السلام سر لوحه کار مبلغّان
متن جلسه درس اخلاق
سپاسگزاری از پروردگار متعال
متن جلسه درس اخلاق
  •  تماس با ما
  •  درباره ما
saheb-ol-amr
news

کلیه حقوق برای مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله خوشوقت أعلی الله مقامه الشریف محفوظ است.