news
  • قرآن
  • ولایت
    • حدیث
    • امام خمینی قدس سره
    • امام خامنه ای دام ظله العالی
  •  زندگینامه
  • جلسات اخلاق
    • متن جلسات
    • نکات اخلاقی
  • پرسش و پاسخ
    •  اعتقادات
    •  اخلاقیات
    •  اعمال
  • محصولات
    • کتاب
    • لوح فشرده

شرح خطبه متقین

خطبه متقین(قسمت پنجم)

بسم الله الرحمن الرحیم

قسمت پنجم : موضوع ؛ نقش متقین در اجتماع

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الانبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبی‌­القاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.

امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام یکی از علائم و آثار متقین را فرمودند:

« إِنْ کَانَ فِی الْغَافِلِینَ کُتِبَ فِی الذَّاکِرِینَ وَ إِنْ کَانَ فِی الذَّاکِرِینَ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِینَ »

اتفاق میفتد انسان در بعضی از مجالسی که مردم مشغول کارهای باطل هستند شرکت می‌کند، این فرد متقی جزء غافلین حساب نمی­‌شود، حواسش جمع است و اگر اتفاق افتاد در جمعی حاضر شد که زبانی مشغول ذکر و یاد خدا هستند اما قلباً از خدا غافل هستند، اگر این آدم آنجا حضور به هم رسانید قلبش به یاد خداست و از غافلین شمرده نخواهد شد.

« یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ »

متقی آن کسانی را که به او ظلم و ستم می‌کنند عفو می­‌کند، در جوامع بشری همیشه ظلم و ستم بوده است، انسان‌ها آزاد هستند متناسب با قدرتشان، متناسب با ضعف و قوت دینشان، مبتلا به ظلم و ستم می­‌شوند. هر کسی قوّتش بیشتر ظلم بیشتری می­‌تواند بکند. خُب حالا بعضی از آدم‌های خوب در بعضی از زمان‌ها و در بعضی از مکان‌ها دچار ظلم می‌­شوند، چه کار کنند؟ اگر قدرت دفاع دارد وظیفه دارد که باید دفاع کند، اگر از او چیزی گرفته‌­اند باید استرداد کند و پس بگیرد، اما اگر نمی‌­تواند پس بگیرد چه کار کند؟ خودش را بکشد؟ نه، وظیفه‌اش این است، پس اگر کسی ظلم کرد به او و نتوانست دفاع کند و حقش را بگیرد، گذشت می­‌کند، رهایش می‌­کند، او را به خدا می­‌سپارد.

« وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ »

یک وقتی کسی پولی داشت و من نیاز به قرض و وام داشتم، از او تقاضای وام کردم و او به من نداد، حالا اوضاع  به عکس شده است و من پول دارم و او احتیاج به وام دارد، آمد پیش من گفت فلانی این قدر وام می­‌خواهم، آیا من بگویم چون او به من وام نداد من هم به او نباید بدهم، نه برعکس، بلکه من وام می‌­دهم، او او بود و وام نداد، چون تو اهل تقوا هستی وظیفه‌ات وام دادن است.

« وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ »

در جوامع بشری پیش می­‌آید که دو نفر، دو خانواده، دو اهل شهر با هم قهر می­‌کنند رابطه‌شان را قطع می­‌کنند، اگر کسی با او رابطه را قطع کرد این فرد متقی قطع نمی­‌کند و اگر راه داشته باشد رابطه را وصل می­‌کند. چون قهر کردن دو مسلمان ضرر به اسلام می­‌زند، چون اسلام خواسته است همه مسلمانان « ید واحده » باشند، قدرت‌هایشان متمرکز باشند تا این قدرت به درد بخورد، دشمن رویش حساب بکند، اما اگر مسلمانان همه با هم بد باشند قوا متفرق می‌شود از هم بریده می‌­شود کارایی­‌اش را از دست می‌­دهد، بنابراین اسلام اجازه نمی­‌دهد دو نفر مسلمان با هم بیش از سه روز قهر کنند[1]. دستور داده اگر دیدی بیش از سه روز قهر شد تو که مظلوم واقع شدی باید بروی پیش او بگویی فلانی من اشتباه کردم ببخشید عذر می­‌خواهم تا قضیه تمام شود[2]، طول بکشد ضرر به اسلام و مسلمانان برمی‌­گردد.

« بَعِیداً فُحْشُهُ »

فرد متقی حرف زشت از زبانش شنیده نمی­‌شود، این ها که فحّاش هستند حتما اهل تقوا نیستند، خدا به انسان زبان نداده که با زبان فحش و حرف زشت بزند.

« لَیِّناً قَوْلُهُ »

انسان با تقوا حرف  که می‌­زند آرام حرف می‌­زند، تند و خشن حرف نمی­‌زند، وقتی خدای متعال حضرت موسی را مأمور کرد برود با فرعون صحبت کند و او را از ادّعای خداوندی پایین بیاورد دستور داد: « فَقُولاَ لَهُ قَوْلاً لَیِّناً »[3]، با او نرم صحبت کن، اگر تندی بکنید نفس أماره فرد مقابل تحریک می­‌شود گوش به حرف‌تان نمی­‌دهد.

« غَائِباً مُنْکَرُهُ حَاضِراً مَعْرُوفُهُ »

 شما از او کار زشت نمی‌­بینی، متقی غایب است اما کارهای خوبش را می­‌بینید که حاضر است، یعنی هر کار که می­‌کند خوب است، کارهای بد هم انجام نمی‌­دهد.

« مُقْبِلاً خَیْرُهُ مُدْبِراً شَرُّهُ »

کار خیر از او در اقبال آدم می­‌بیند، روبرویش کار خیر قرار می­‌گیرد. کار شر هم پشتش به آدم است یعنی انجام نمی‌­گیرد، این‌هایی که کار خیر نمی­‌کنند و کار بد می­‌کنند همه از انسان‌های بی­‌تقوا هستند و الّا آدم‌های با تقوا همین شرایط که حضرت فرمودند در آن‌ها دیده می‌­شود.

« فِی الزَّلَازِلِ وَقُورٌ»

در شدائد زندگی سنگین هستند، تندبادهای زندگی آن‌ها را از جا نمی‌­کَند، اتفاقاتی می‌افتد در جامعه که خیلی­‌ها را زیر و رو می­‌کند، متقین ثابت قدم هستند تکان نمی­‌خورند، چون ریشه دین و ایمانشان قوی و قرص است با این تندبادها این‌ها از بین نمی­‌روند. خوب در خیلی از حوادثی که اتفاق میفتد خیلی‌­ها زیر و رو می‌­شوند، جایشان عوض می­‌شود، اما اهل تقوا جایشان عوض نمی‌­شود چون این نوع بادها آن‌ها را به حرکت نمی‌اندازد.

« وَ فِی الْمَکَارِهِ صَبُورٌ »

در حوادث تلخ زندگی صبور هستند، هوا گرم می­‌شود، سرد می­‌شود، یک چیزی کمیاب می‌شود، صبر می­‌کنند مثل دیگران خیلی گرفتار بحران نمی­‌شوند.

« وَ فِی الرَّخَاءِ شَکُورٌ»

اگر اوضاع زندگی خوب بود سپاسگزاری می­‌کنند.

« لَا یَحِیفُ عَلَى مَنْ یُبْغِضُ »

 با کسانی که بد است به آن‌ها ظلم نمی‌­کند، بعضی از افراد هستند که وقتی پست گیرشان می‌آید با آن‌هایی که با او میانه­‌شان خوب نیست کار نمی­‌دهد و با آن‌هایی که خوب است کار می­‌دهد، به آن‌هایی که میانه­‌اش با او بد است اضافه حقوق نمی­‌دهد به آن‌هایی که میانه‌اش خوب است اضافه حقوق می­‌دهد، متقین این جور نیستند، طبق وظیفه عمل می­‌کند، چون حالا با من دشمن است کار به او ندهم، نه، اگر زن و بچه دارد می‌­تواند کار خوب انجام دهد باید به او کار بدهم، بر کسی که او را دوست ندارد ظلم نمی‌­کند.

« وَ لَا یَأْثَمُ فِیمَنْ یُحِبُّ»

اگر کسی را هم دوست داشته باشد این دوستی باعث به گناه افتادن این آدم نمی­‌شود. چون خیلی‌ها هستند به دلیل این که این شخص قوم و خویشش است مبتلا به گناه می­‌شود، یک کارهایی می­‌کند که گناه است، نباید درباره او انجام دهد، چون دوستش دارد قوم و خویشش است یک کارهایی می‌کند یک پُست­‌هایی به او می­‌دهد که لیاقت و صلاحیتش را ندارد اما چون دوستش دارد قوم و خویشش است به او می‌­دهد. این گناه و ظلم است نباید این کار را بکند، به هر کسی به اندازه شایستگی و لیاقت باید کار واگذار کرد نه به اندازه دوستی و رفاقت.

« یَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ»

امروزه زیاد اتفاق میفتد همه ماشین دارند، آدم‌های بد هم دارند آدم‌های خوب هم دارند، حالا یک آدم خوبی غفلت کرد با ماشینش به ماشین دیگری زد قبل از این که راننده و دیگران بیایند شهادت بدهند که آقا تقصیر شما بود شما زده­ای خودش فوراً بگوید اشتباه مال من است، من به ماشین شما زده­‌ام و حاضر هستم جریمه­‌اش را بدهم. آدم خوب این جوری است. اما این‌ها کم هستند. تا از ماشین پایین می­‌آید می­‌گوید تقصیر تو بود. خودش زده است گردن آن یکی می­‌اندازد، نه، آدم باتقوا این گونه است به او می‌­گویند تو زده‌­ای؟ می­‌گوید بله آقا من زده‌­ام، تاوان و جریمه‌­اش را هم می­‌دهم حاضر هستم جبران کنم، قبل از این که دیگران شهادت بدهند که تو تقصیر کرده­‌ای خودش اعتراف می­‌کند که بله من زدم، سایر کارها هم همین جور است، اگر اشتباه کرد می­‌گوید من اشتباه کردم. گردن دیگران نمی­‌اندازد، این صفت صفتِ خیلی مهمی است بخصوص درباره کسانی که پست‌های اجتماعی دارند یک وقت حرف اشتباه می‌­زنند، کار اشتباه می­‌کنند، مشکلات ایجاد می‌­کند فوراً باید اعتراف کند که تقصیر خودم بود، کسی را مقصر نداند.

«  و لَا یَضَیعُ مَا اسْتُحْفِظَ وَ لَا یَنْسَى مَا ذُکِّرَ»

 اگر امانتی به او سپردند ضایع نمی­‌کند، اگر نتواند امانت را حفظ کند قبول نمی­‌کند اما اگر امانت را قبول کرد حفظ می­‌کند. پول به او داده­‌اند، یک سندی به او داده‌­اند یا یک چیزی به او گفته­‌اند که باید حفظ کنی سعی می­‌کند ضایع نکند وقتی طرف آمد سالم تحویلش بدهد.

« وَ لَا یُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ»

 یکی از روش‌­های زشت در جوامع بشری گذشته که الآن هم تقریباً رواج دارد این است که مردم همدیگر را با لقب‌های زشت صدا می­‌کردند به خصوص در طبقه بی‌سواد و کم سواد این رایج بود. مثالش زیاد است همه شنیده­‌اند و دیده­‌اند، یکی از اخلاق آدم‌های باتقوا این است که اشخاص را با آن لقب ها صدا نمی‌­کنند، به اسم خودشان صدایشان می‌­زنند.

« وَ لَا یُضَارُّ بِالْجَارِ»

 انسان باتقوا به همسایگان ضرر نمی‌­زند، حرمت همسایگی را حفظ می‌­کند. یکی از مسائل اسلام حرمت حقّ همسایه است. افراد از چهل خانه در چهار طرف همسایه­‌اند و دارای حقوق هستند[4]. اگر همسایه آمد چیزی از شما خواست، و خودش نداشت و شما هم داشتی باید به او بدهی،« وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ  »[5]  که در قرآن آمده همین است، ،« وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ  » چیزی که مورد نیاز اشخاص است، و نوعاً هم تهیه نمی­‌کنند چون مورد نیاز کم اتفاق می‌­افتد به این« ماعون» می­‌گویند خوب به او بده و کمکش کن، این روابط جار و همسایگی را تقویت می‌­کند، دل ها را محکم‌تر می‌­کند.

« وَ لَا یَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ»

یکی از علامت‌ها و آثار انسان‌های باتقوا این است که در اثر رسیدن مصیبتی به بعضی‌­ها شماتت نمی­‌کنند. یکی از صفات بد انسان‌ها در جوامع بشری این است وقتی کسی با کسی دشمن است، پدر او می­‌میرد این فرد اظهار خوشحالی می­‌کند. مادرش می‌­میرد اظهار خوشحالی می­‌کند. متقین با مرگ کسی، یا بیماری صعب العلاج کسی او را شماتت نمی­‌کنند.

« وَ لَا یَدْخُلُ فِی الْبَاطِلِ»

آدم باتقوا در کارهای باطل وارد نمی‌شود. حزب باطل است، جمعیت باطل است، فرقه باطل است، شغل باطل است او وارد نمی­‌شود، حقّ برایش روشن است در تمام عمر همه قوا و امکاناتش را در پیشبرد حق بکار می­‌گیرد، در باطل هیچ گونه ورودی مجاز نیست داشته باشد.

« وَ لَا یَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ»

هیچ گاه از دایره حق بیرون نیست، همیشه در دایره و درون دایره حقّ است.

«إِنْ صَمَتَ لَمْ یَغُمَّهُ صَمْتُهُ»

گاهی انسان باتقوا تشخیص می‌­دهد نباید حرف بزند باید سکوت کند، سکوت می‌­کند. از سکوت کردن پشیمان نمی‌­شود، چون احساس می­‌کند وظیفه­‌اش نبود صحبت کند به وظیفه‌اش عمل کرده است.

« وَ إِنْ ضَحِکَ لَمْ یَعْلُ صَوْتُهُ»

اگر خندید با صدای بلند نمی­‌خندد، قهقهه نمی­‌کند. بعضی‌ها وقتی می­‌خندند با تمام طول و عرض دهانشان می­‌خندند و صدا در می­‌آورند، آدم باتقوا تبسم می­‌کند، با صدای بلند هرگز نمی‌خندند[6].

« وَ إِنْ بُغِیَ عَلَیْهِ صَبَرَ حَتَّى یَکُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی یَنْتَقِمُ لَهُ»

بعضی از دوران‌ها این گونه بود که خوب‌ها مورد ظلم و شکنجه قرار می­‌گرفتند، زمان حکومت‌های فاسد؛ بنی‌امیه، بنی‌عباس، شاهنشاهانی که پایبند به دین و تقوا نبودند و هر کاری دلشان می­‌خواست می­‌کردند، عدّه زیادی از خوبان امکان داشت تحت ظلم قرار بگیرند. چون خوبان قدرت دفاع نداشتند ظالمان را به خدا واگذار می‌­کردند تا خدا انتقامشان را بگیرد.

« نَفْسُهُ مِنْهُ فِی عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ»

کاری نمی­‌کنند که دیگران به زحمت بیافتند و خودشان در راحتی باشند، به عکس است، خودشان را زحمت می‌­اندازند که دیگران دچار زحمت نشوند و راحت باشند.

« أَتْعَبَ نَفْسَهُ لِآخِرَتِهِ وَ أَرَاحَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَةٌ وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِینٌ وَ رَحْمَةٌ »

خودش را برای جلب مراتب آخرت به زحمت می­‌اندازد، تابستان گرم روزه می­‌گیرد، شب‌ها که کوتاه است و صبح خواب شیرین نمی­‌گذارد انسان برای نماز بیدار شود، این‌ها خود را به زحمت می­‌اندازند اولِ وقت بلند می‌­شوند نماز واجبشان را می­‌خوانند، برای جلب مراتب آخرت و خشنودی پروردگار متعال خودشان را به زحمت می‌­اندازند.

« لَیْسَ تَبَاعُدُهُ بِکِبْرٍ وَ عَظَمَةٍ»

اگر از کسی فاصله گرفتند منشأش تکبر نیست، لابد آن فرد یک چیز بدی دارد، فکر بدی دارد، در خط بدی است، در خط باطل است این موظف است از او فاصله بگیرد، از باب تکبر نیست چون متکبران از خیلی‌ها که هم سنخ خودشان نیستند فاصله می‌­گیرند و منشأش تکبر است، این‌ها فاصله گرفتنشان تکبر نیست، او را چون برخلاف حق می‌­دانند از او فاصله می­‌گیرند.

« وَ لَا دُنُوُّهُ بِمَکْرٍ وَ خَدِیعَةٍ»

این‌هایی که سیّاس هستند، سیاست‌باز هستند با خیلی‌­ها به منظور مکر و خُدعه نزدیک می‌شوند، می­‌خواهند از فرد استفاده سیاسی بکنند، متقین به کسانی که نزدیک می‌­شوند مکر و خدعه در کارشان نیست، آدم خوبی است با او نزدیک می­‌شوند، با او دوستی می‌­کنند. بنابراین مثل آن‌ها اهل سیاست و خدعه و مکر نیستند بلکه اگر به کسی نزدیک شوند از راه اهل حق بودن اوست، از راه استفاده کردن حقیقت از اوست، از کسی هم فاصله می‌­گیرند چون او ناحق است گرفتار باطلی از باطل هاست از او فاصله می­‌گیرند.

قَالَ فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً کَانَتْ نَفْسُهُ فِیهَا فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَخَافُهَا عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ هَکَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ فَمَا بَالُکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ علیه السلام وَیْحَکَ إِنَّ لِکُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا یَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا یَتَجَاوَزُهُ فَمَهْلًا لَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّیْطَانُ عَلَى لِسَانِکَ.

در جملات قبلی امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: متقین دو شیفته کار می­‌کنند، یک شیفت شب دارند یک شیفت هم روز، شیفت روزشان این گونه است، شیفت شبشان هم به گونه‌­ای است که بعد عرض می­‌کنیم. شیفت روزشان فرمودند که وقتی آفتاب طلوع می­‌کند و می‌افتند در جامعه برای تعلیم کارهایشان، این‌ها « فحلماء علماء » این‌ها آدم‌های دانشمندی هستند که وارد جامعه شدند مخزن علم دین و علمی که در زندگی مورد نیاز همه است، اگر مردم از او سؤال کردند جواب می­‌دهد منتهی عالمی است که دارای حلم هم هست، با لینِ کلام جواب می­‌دهد، با صبر و حوصله جواب می­‌دهد، با خشونت و تندی به کسی جواب سؤال نمی‌دهد، روز مثل یک انسان عالم و حلیم بین مردم حرکت می‌­کند.

« ابرارٌ اتقیاء »، این‌ها بَر هستند، برّ جمعش ابرار است، برّ آدم نیکوکار است، آدم‌ها گاهی کار خوب می­‌کنند، به این می­‌گویند « بارّ» است، گاهی نه، کار خوب کردن رسم و عادتشان شده است، به این‌ها « برّ» می‌گویند و جمعش ابرار است، روز که در مردم می­‌آیند یکسره کار خیر و اعمال شایسته از این‌ها سر می­زند کار بد از این ها کسی نمی­‌بیند و در سایه تقوا حرکت می‌کنند، هر کجا کار حرام پیش آمد کرد ترک می‌­کنند واجب پیش آمد کرد انجام می‌­دهند. حرکتشان در مسیر زندگی در طول روز که هوا روشن است و همه می‌افتند دنبال تأمین نیازها این‌ها زیر سایه بَرّ بودن و با تقوا بودن حرکت می­‌کنند، هر کجا حرام است توقف می­‌کنند و هر کجا واجب است جلو می­‌روند.

امیدواریم پروردگار متعال به همه ما توفیق مرحمت کند این صفات و اوصافی که امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام درباره اهل تقوا ذکر فرمودند در ما هم جمع باشد انشاءالله.

رب صل علی محمد وآل محمد.

شرح خطبه متقین توسط عارف بالله حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی اعلی الله مقامه الشریف


[1] - ...قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ لَا هِجْرَةَ فَوْقَ ثَلَاثٍ.( کافی ج‏2 ؛ ص344

[2] - ... سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ لَا یَفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَ اللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِکَ کِلَاهُمَا فَقَالَ لَهُ مُعَتِّبٌ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ هَذَا الظَّالِمُ فَمَا بَالُ الْمَظْلُومِ قَالَ لِأَنَّهُ لَا یَدْعُو أَخَاهُ إِلَى صِلَتِهِ وَ لَا یَتَغَامَسُ لَهُ عَنْ کَلَامِهِ‏ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ إِذَا تَنَازَعَ اثْنَانِ فَعَازَّ أَحَدُهُمَا الْآخَرَ فَلْیَرْجِعِ الْمَظْلُومُ إِلَى صَاحِبِهِ حَتَّى یَقُولَ لِصَاحِبِهِ أَیْ أَخِی أَنَا الظَّالِمُ حَتَّى یَقْطَعَ الْهِجْرَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ صَاحِبِهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى حَکَمٌ عَدْلٌ یَأْخُذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ.(کافی ج‏2 ؛ ص344

[3] - سوره مبارکه طه‏، آیه: 44

[4] - ... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ کُلُّ أَرْبَعِینَ دَاراً جِیرَانٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ. کتاب کافی ج‏2 ؛ ص669

[5] -  سوره مبارکه ماعون‏، آیه: 7

[6] - ... أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ضَحِکُ الْمُؤْمِنِ تَبَسُّمٌ‏. (کافی ج‏2 ؛ ص664

حجم فایل صوتی:4.58M | مدت زمان فایل صوتی :00:20:01
دانلود فایل صوتی
خطبه متقین(قسمت دوم)
شرح خطبه متقین
خطبه متقین(قسمت سوم)
شرح خطبه متقین
خطبه متقین(قسمت چهارم)
شرح خطبه متقین
خطبه متقین (قسمت اول)
شرح خطبه متقین
شب نیمه شعبان
نکته اخلاقی
  •  تماس با ما
  •  درباره ما
saheb-ol-amr
news

کلیه حقوق برای مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله خوشوقت أعلی الله مقامه الشریف محفوظ است.