news
  • قرآن
  • ولایت
    • حدیث
    • امام خمینی قدس سره
    • امام خامنه ای دام ظله العالی
  •  زندگینامه
  • جلسات اخلاق
    • متن جلسات
    • نکات اخلاقی
  • پرسش و پاسخ
    •  اعتقادات
    •  اخلاقیات
    •  اعمال
  • محصولات
    • کتاب
    • لوح فشرده

متن جلسه اخلاق

عمل صالح و آفات آن

قرائت[1] آیات مبارکه سوره هود (45- 49)       

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

وَ نَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ * قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ * قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لِی وَ تَرْحَمْنِی أَکُنْ مِنَ الْخَاسِرِینَ * قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِنَّا وَ بَرَکَاتٍ عَلَیْکَ وَ عَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ * تِلْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ مَا کُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَ لاَ قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ *

موضوع بحث: عمل صالح و آفات آن(شرح دعای هشتم صحیفه سجادیه)

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبی‌القاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.

عمل صالح رمز نجات

پروردگار متعال به حضرت نوح علیه السلام وعده داده بود که تو و اهل تو را از عذاب نجات می‌دهم. اما بعد از آمدن عذاب وقتی فرزندش آماده غرق شدن شد، حضرت نوح عاطفه پدری‌اش گُل کرد و به خدا گفت : خدایا! گفتی اهلم را نجات می‌دهی؟ خدا گفت: او اهل نیست، چون عاملٌ عملاً غیرَصالحٍ؛ یعنی او عملی ناشایست انجام داده است. پسر نوح کافر شده بود، کفّار - ولو بچه حضرت نوح باشد - جزء اهل مسلمانان نیستند؛ لذا خدا او را غرق کرد. جمله «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»[2]  در قرآن کریم خیلی­ تکرار شده است[3].

مراد از عمل صالح

دستورالعمل‌های پروردگار متعال اگر اجرا شود أَعمال ِصالحه است. اعمال صالح همانی است که خدا دستور داده است؛ حتی اگر شلاق زدن باشد، و لو قصاص باشد که مانند آدم کشی است، باز هم عمل صالح است، زیرا اثر مفید و مثبت در جامعه دارد و مردم را از ارتکاب به گناه منع می‌کند. این ‌ها صالح است؛ یعنی ایمان آورنده به خدا باید اعمالش طبق دستورات خدا باشد. هدف از تعلیم و تربیت فرد و جامعه در اسلام همین است؛ افراد جامعه به جایی برسند تا تصمیم بگیرند آن چیزی را که خدا دستور داده است پیاده ­کنند. در نتیجه، اعمال صالحه می‌شود و وقتی به «آمنوا» اضافه می‌شود نتیجه می‌دهد: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»[4]. بهترین آدم‌ها همین­‌ها هستند که­ خدا را قبول کنند سپس در سایه إیمانِ به خدا عملشان صالح و شایسته باشد. عمل­ ِطالح تحویل خدا ندهند، برنامه خدا این است.

تربیت دینی در سایه دستورات دینی نه غربی

منظور از إرسال ِرُسُل، فرستادن کتاب و سایر کارها این است که فرد و جامعه این­ گونه بار بیایند، ایمان به خدا و اعمال، طبقِ دستور خدا باشد. برای این که مردم این­ گونه بار بیایند و تربیت شوند نیاز نیست از غرب تربیت را به این جا وارد کنند به آن صورتی که آن ‌ها می‌خواهند بچه­ هایشان را تربیت کنند و ما هم یاد بگیریم که آن گونه تربیت کنیم! آن طور به درد ما نمی‌خورد، آن نوع تربیت «آمنوا و عملوا الصالحات» تحویل نمی‌دهد بلکه چیزهایی دیگر تحویل می‌دهد. آن در را ما باید ببندیم و این در را باز کنیم، این چیزی که خدا دستور داده است، این عمل­ ِصالح ایجاد می‌کند.

اهمیت ماه رمضان به عنوان مهم‌ترین عمل صالح

یکی از مهم‌ترین برنامه‌هایی که پروردگار متعال تشخیص داده و اجرا کرده است تا اسباب « آمنوا و عملوا الصالحات » ایجاد شود مسئله روزه ماه رمضان است. بهتر از این برنامه نداریم، تا اثری این­ گونه داشته باشد که آدم­ ها به سمت ایمان و انجام دادن عمل صالح گرایش پیدا کنند؛ ما سراغ نداریم؛ لذا روی این ماه رمضان، آمدنش، رفتنش و احکامش در قرآن کریم به شکل مخصوص خدا مانور داده است.

خدا فرموده است: «أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»[5]یعنی درباره همین ماه رمضان قرآن نازل شده است. این را پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله نگفته­‌اند، بلکه خود خدا گفته است. اهمیت قضیه را می­‌خواهد این­ گونه به ما برساند؛ یعنی این برنامه و نسخه، پیچیده خدا است نه پیچیده پیغمبراکرم. او که آفریدگار ماست دیده است که اگر ماه رمضان بیاید و ما روزه بگیریم، گرایش به گناه کم و به اعمال صالح بیشتر می‌شود، لذا آن را واجب کرده است. امّا خداوند متعال دید که مردم توان بیش از این را ندارند، لذا سالی یک بار را واجب کرده است، ولی دو بار هم جا داشت واجب شود؛ زیرا هر بار که پیاده می‌شود چقدر آثار خوب در انجام واجبات و ترک محرمات به جا می‌گذارد؛ لذا گفته است که شما الزاماً باید این را انجام دهید، ماه رمضان را باید روزه بگیرید. اگر کسی توان داشت، مانعی نداشت و معذور نبود، عمداً روزه‌خواری کرد 25 ضربه او را شلاق می‌زنند؛ اگر سه بار شلاق خورد، بار چهارم دیگر شلاق تطهیرش نمی‌کند بلکه باید اعدامش کنند. این قدر روزه ماه مبارک رمضان مهم است. چون اگر کسی زیر بار این نرود یعنی می‌خواهد اوضاع جامعه را به هم بریزد، می‌خواهد گناه کند، دزدی کند، ظلم کند و این ها خطرناک است؛ لذا پروردگار متعال سخت گرفته است. یکی از برکاتش هم همین است که مردم – و لو همه مردم نتوانند - اما عدّه‌ای موفق می‌شوند و روزه می‌گیرند. همین عدّه به برکت روزه موفق می‌شوند اعمالِ­صالح­ ِزیادی انجام دهند. به برکت روزه گناه کم می‌شود، نماز زیاد می‌شود، روزه زیاد می‌شود، دعا زیاد می‌شود، به فقرا کمک کردن زیاد می‌شود، همه این‌ ها به برکت روزه زیاد می‌شود. عمر ماه رمضان زیاد نیست، یک ماه است و تمام می‌شود، یازده ماه دیگر داریم که باید آنجا غذا بخوریم. در این ماه خیلی­ ها ذخیره زیادی بدست می‌آورند، به برکت همین دعا و توبه خیلی رشد می‌کنند، به انضمام این که پیغمبراکرم صلوات خدا بر او فرمودند: شیاطین در غُل و زنجیر هستند[6].

لزوم حفظ اثر عمل صالح

ماه رمضان چون شکم‌ها خالی است شیاطین هم خیلی کار ندارند؛ چون هر چه که بیایند و وسوسه کنند کسی به دنبال آن‌‌ها نمی‌رود؛ یعنی حال ندارد و گرسنه­ است؛ لذا شیاطین کارشان را برای بعد از ماه رمضان می‌گذارند. وقتی شکم­‌ها سیر شد دوباره آدم گرایش به هرزگی پیدا می‌کند. آن وقت آدم‌­ها هر آنچه را که آنجا ذخیره کرده‌اند شیاطین به راحتی می‌برند. دوباره باید منتظر باشند تا سال آینده که برنامه ماه رمضان آمد یک چیزی کاسبی کنند. آن نتایج حاصله از یک ماه روزه را ما باید تا سال آینده نگه داریم، بعد نتایج ارزنده سال آینده را هم به این نتایج اضافه کنیم، تا نتیجه این ­شود که آدم چند سال که روزه می‌گیرد مرتب ایمان او بالا می‌­رود و عمل صالحش بیشتر بشود؛ نه این که ذخیره را از دست بدهد و دوباره از صفر شروع کند! آن‌‌هایی که روزه می­‌گیرند این یکی از خطرهایی است که تهدیدشان می‌کند. وقتی روزه می­‌گیرند شیطان با آن‌ها کاری ندارد، ولی بعد از ماه رمضان جیب‌ هایشان را شیاطین می‌زنند!

عوامل از بین برنده اثر عمل صالح در کلام امام سجاد علیه السلام

امام سجاد صلوات الله­ و سلامه ­علیه نوع کارها و صفاتی که باعث می­‌شود آدم آن ذخائر معنوی عمل صالح را از دست بدهد، در یکی از دعاها معرفی­ کرده­ است که این کار نتیجه‌­اش آن است که مقداری از آن ذخائر را آدم از دست بدهد، کار دیگر هم همین جور است و با همه این کارها تمام ذخائر از بین می‌رود. انسان‌ها زحمت کشیدند و یک ماه روزه گرفته‌­اند، گناه نکرده‌اند، امّا به راحتی وقتی شکم پر شد این صفات را از دست می­‌دهند. ایشان این صفات را به این صورت در این جا فرموده‌اند یکی از آن‌‌ها این است که:            

بسم الله الرحمن الرحیم

(اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَیَجَانِ الْحِرْصِ)[7]

1 – حرص: آدم وقتی فهمید و باور کرد که چیزی خوب است، مفید است، منفعت دارد، پول زاست­، پست و مقام از آن در می­‌آید، حرص پیدا می‌کند. یعنی بیشتر می­‌خواهد آن‌ را به دست بیاورد. این را حرص می­‌گویند. خوب آدم وقتی دید که یک کاری پول زاست، آن کار را بیشتر انجام می‌دهد که پول بیشتر در بیاورد. یا می­‌خواهد به شهرت برسد، می‌­بیند که یک کاری زودتر او را به شهرت می‌رساند، حریص می‌شود که آن را انجام دهد. این حرص باعث می­‌شود که انسان گاهی کارهایی کند که نباید انجام دهد. همین کاری که نباید انجام دهد از آن ذخائر کم می‌کند؛ لذا نسبت به هیچ کاری نباید حریص شد مگر یک کار که خدا خودش به پیغمبراکرم­ فرموده است. شما هیچ نمی‌خواهد به زحمت بیفتی، ایشان نسبت به این حریص است، این عیبی ندارد. [8] آدم حریص به نجات قوم شود، حریص شود نسبت به این که عدّه‌ای اهل تقوا شوند این خوب است، امّا حریص به چیزهایی بد که آن ذخائر را از بین می‌­برد خطرناک است و باید اجتناب کرد. اگر احساس کردیم که به چیز مادی حریص هستیم باید ترمز کنیم خطرناک است که به جلو برویم.

(وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ)

2- غضب: یکی از آن عواملی که مقدار زیادی از آن ذخائر ماه رمضان را از بین می­‌برد و از دست ما می­‌گیرد حالت غضب است. آدم که عصبانی می­­‌شود نه خدا سرش می‌­شود، نه دین و نه عقل؛ هر کاری که دلش بخواهد می­‌کند. بعد که عقلش سر جایش آمد پشیمان می‌شود.[9]

راه کنترل غضب

 در حالت غضب نه باید حرف زد و نه باید کاری کرد. چون حرف بزنیم گناه می­‌کنیم و اگر کاری هم بکنیم گناه می‌شود. وقتی غضب از بین رفت آن وقت آدم باید آرام حرفش را بزند. در حال غضب هیچ کاری نباید کرد. چون غضب پرده ضخیمی مقابل عقل و دین و خداست. آدم در آن حال نمی‌­فهمد که خدا چه گفته است، عقل چه گفته است؛ آن چیزی که می­‌خواهد را  می‌گوید، آن هم دیگر پدرِ آن ذخائر معنوی را در می‌آورد! لذا در حال غضب فقط سکوت توصیه شده است؛ هیچ حرفی هم نباید بزنیم، محلی هم که در آنجا عصبانی شده­‌ایم را ترک کنیم؛ آرام که گرفتیم بعد بیاییم و حرف بزنیم. ولی در آن حالِ غضب اگر یکی به دو کردیم، حتماً در آن گناه خواهد بود : فحش، بی‌­حرمتی، تهمت و... در آن است. آدم تا خلاص نشود و راحت نشود، رها نمی­‌کند! هر چیز از دستش بر بیاید! تیر، تفنگ، چوب، سنگ، همه را در آن جا مصرف می‌­کند. غضب  این­ طور است. جلوی عقل و دین را می­‌گیرد! این راهش است؛ و الّا اگر ما این را تمرین نکنیم قسمت زیادی از آثار روزه‌ها و خدمات ماه مبارک رمضان از بین رفته است.

(وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ)

3- حسد: حسد هم یکی از همان صفت‌ های بد است. انسانی که مبتلا به حسادت نسبت به کسی است درباره انجام حسادت نسبت به او هیچ فروگذار نمی­‌کند. هر چه که بتواند فحش و تهمت و... می‌­زند. همه ذخائر از بین می‌­رود![10]؛ لذا حسد هم یکی از بلاهای بزرگی است که کیسه ذخائر ماه رمضان را خالی­ می‌کند! خیلی باید مراقب باشیم که نسبت به نعمتی که کسی دارد حسادت نداشته باشیم.

(وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ)

4- کم صبری: یکی از سپرهای بسیار بزرگ ارتکاب گناه، صبر و تحمّل است[11]. آدمی که صبر نداشته باشد نمی­‌تواند به زن نامحرم نگاه نکند، غیبت نکند، دروغ نگوید. عادت کرده است اصلاح عادت صبر می­‌خواهد، صبر هم تلخ است. اگر صبر ضعیف شد، آدم به راحتی از آن ذخائر کم می­‌کند. حرف‌هایی می‌­زند، کارهایی می­‌کند، گناه می‌­کند و از آن‌ها کم می‌­شود. بنابراین، خدا به همه صبر داده است. باید تمرین کنیم. در مقام انجام واجبات و ترک محرمات، از این سپر استفاده کنیم. اگر استفاده کنیم صبر تقویت می‌شود و راحت­‌تر می­‌شویم ­و کاری نمی­‌کنیم که آن­ ذخائر را تخلیه کنیم و از دست بدهیم.

(وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ) 

5- قناعت نداشتن: و یکی از آن‌ها هم مسئله قناعت است « اکتفاء». آدم زندگی را هر جوری بخواهد می‌­تواند بگذراند؛ روزی 5 تومان خرج کند، روزی 5000 تومان، روزی 50000 تومان هم می­‌شود اگر به آن مقداری که لازم است، اکتفاء کردیم و قناعت کردیم، خیلی از گناهان را مرتکب نمی­‌شویم؛ ذخائر خالی نمی­‌شود. امّا اگر صبر نکردیم، دائم این در و آن در می­‌زنیم تا پول در بیاوریم یکی از این راه‌ ها را شیطان نشانمان می‌دهد! این از آن کارهایی است که آن­ ذخائر را تخلیه می‌کند.

لزوم قناعت برای طلاب

بنابراین به­ خصوص برای هر مسلمان، بالأخص بر هر شیعه، و از بالأخص هم بالأخص­‌تر برای طلبه­‌ها، مسئله قناعت و اکتفاء یکی از ضروریات معاش است؛ و الّا شیطان او را از این راه خارج می­‌کند. به هوای پول و پله به این طرف و آن طرف می‌­رود و دیگر از بین می­‌رود. اگر می­‌خواهیم طلبه باشیم و مروّج دین باشیم و کاری کنیم؛ یک، دو، سه، ده و هر چقدر که سعه وجودیمان اجازه می‌­دهد مردم را با خدا و دین آشنا کنیم، راهش قناعت است. اگر می­‌خواهیم به دنبال مال زیاد برویم و بعد هم زیاد خرج کنیم به درد این کار نخواهیم خورد و شیطان ما را از راه خارج می­‌کند. بنابراین مسئله قناعت یکی از مسائل بسیار مهم زندگی ماست؛ لذا امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: « القناعة کنز مال لاتنفد» یعنی قناعت سرمایه­‌ای است که تمام نمی­‌شود[12] امّا ما می‌­خواهیم بیفتیم به خریدن و خوردن! در نتیجه زود ته آن در می‌آید! باقی را چه کار کنیم!؟ شیطان راه نشان می‌دهد که بیا آنجا پول در می‌آید و ما هم می‌رویم و از بین می‌رویم!

(وَ شَکَاسَةِ الْخُلُقِ) 

6- بد اخلاقی: عامل دیگر بد اخلاقی است. بعضی‌‌ها بد اخلاق هستند، نمی‌­شود با آن‌‌ها حرف زد؛ با شنیدن کلامی که نمی‌پسندد فوراً از کوره در می‌روند. این کارهایی که انجام می‌دهد آن ذخائر را تخلیه می‌کند. مبتلا به گناه می‌­شود، عصبانی می‌شود، فحش می­‌دهد، توهین می­‌کند، تهمت می‌­زند.

(وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ)

7- شهوت رانی: یکی از صفاتی که خدا به تمام انسان‌‌ها و حیوان‌‌ها داده است، شهوت است. نسبت به یک چیزهایی خواست قوی دارند. طبیعت شان از طرف خدا در این جهت به منظور تکثیر نسل تقویت شده است، تحت فشار شهوت قرار می­‌گیرند. دائماً اصرار می­‌کند که کارهایی که دلش می­‌خواهد انجام دهد. خُب این یعنی اگر آن کارهایی که دلش می­‌خواهد انجام داد، آن ذخائر تخلیه می‌­شود. بنابراین شهوت را هم باید با دستور خدا کنترل کرد: با ازدواج، که فکر انسان به این طرف و آن طرف نرود، به انسان فشار نیاورد. اگر فشار بیاورد، انسان را منحرف می‌­کند و به خیلی جاها که نباید برویم، می‌رویم.

(وَ مَلَکَةِ الْحَمِیَّةِ)

8- قبیله پرستی: حمیّت هم مال قبائل است و ما که در قبائل نیستیم. امّا آن‌‌هایی که در ایران در قبائل هستند، هر قبیله‌ای برای نفرات و افراد قبیله خودش حمیّت دارد. می‌بیند که فردی از قبیله­‌اش در گوش فردی از آن قبیله زد، این کار را شهادت نمی‌دهد. می­‌گوید او مالِ خودمان است! و این درست نیست، زیرا حقّ از بین می‌­رود، به نام حمیّت قبیله­‌ای! ظلم رواج پیدا می‌کند، این هم یکی از گناهان بزرگ است که ممکن است آدمی را بکشد. اگر شهادت ندهی حقّ از بین می­‌رود، آن ذخائر از بین می‌رود. این‌ها عواملی هستند که آن بادکنکِ­ گنجِ ­ذخائر ماه رمضان را سوراخ می­‌کند و مقداری از آن ذخائر خارج می‌شود، و تا ماه رمضان آینده نیامده است، تمام آن خالی می‌شود.

( وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى)

8 – متابعت هوی و هوس: آدم در تجربه زندگی یک چیزهایی را خورده، یک چیزهایی را دیده، چیزهایی را هم انجام داده است. احساس کرده که خوب است، لذیذ است، خوش آیند است، دنبالش می­‌رود. همیشه دلش می­‌خواهد آن کار را انجام دهد. این هوای نفس هم عقل ندارد که بگوید این بد است، نکن؛ و آن خوب است، آن را انجام بده. خواستنی­‌ها را از دم می­‌گوید برو! و اگر کسی به دنبال آن چیزی که دلش می­‌خواهد برود، دیگر چیزی از آن ذخائر باقی نمی­‌ماند و همه از بین می­‌رود. یعنی فقط باید گناه کنی و گناه هم آن‌‌ها را از بین می‌برد.

بنابراین مسأله هواپرستی یکی از مسائلی است که در قرآن کریم هم تصریح شده است: آیه شریفه «وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى»‏[13]. نفس را از هوا­های حرام باید نهی کنیم، اجازه ندهیم دنبالش برود. دلش می‌خواهد، ولی صلاح نیست. در یک جامعه میلیون‌­ها آدم زندگی می‌­کنند. اگر بخواهند همه به دنبال هوی نفس بروند، دیگر چیزی نمی‌ماند. بنابراین هوای نفس باید کنترل شود. ابزار کنترل آن هم، واجب و حرام دین است. آن چیزی که واجب است، به دنبال آن برو! آن چیزی که حرام است جلوی نفس را باید بگیری! و دنبالش نروی.

(وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى)

9- فرار از راه خدا: آدم از راه خدا خوشش نیاید. خُب خدا برای هدایت انسان‌ها یک راهی دارد؛ امّا او خوشش نیاید و بخواهد از غربی‌ها راه قرض کند و بگوید آن بهتر است. این فرد از بین رفته است و چیزی ته آن ذخائر نمی‌­ماند.

(وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ)  

10- غفلت: یکی از عوامل دیگر غفلت از دستورالعمل‌های خداست. آدم این قدر سرش گرم درآوردن و خرج کردن و زندگی مادی می‌­شود، که فراموش می­‌کند خدا چه خواسته است و چه گفته است! این خواب غفلت سایه‌­ای است که شیطان در این سایه می­‌آید و جیب ما را می­‌زند و کاری را که ما نباید انجام بدهیم، به ما تحمیل می­‌کند! این ‌ها هر کدام به نوبه خودشان اندازه­ ای از آن ذخائر را تخلیه می­‌کنند و چیزی ته آن نمی‌­ماند.

بنابراین کسی که می‌خواهد آن زحماتش بماند، و زحمات سال آینده هم ضمیمه آن بشود؛ و ایمانش رشد کند، باید از این چند تا صفت و از این چند تا کار که امام سجاد فرمودند اجتناب کند؛ مواظب حرص زیاد باشد. مواظب تعقیب شهوت زیاد باشد، مواظب باشد در زندگی با قناعت زندگی کند. مواظب باشد بد اخلاقی نکند؛ چون بد اخلاقی گناه را در آستین خود دارد. این‌ ها همه، برای انسان راه نزدیک به گناه کردن را دارد. گناه هم عامل بزرگی است که تمام ذخائر روزه ماه رمضان را کم از دست ما می‌­گیرد و کیسه خالی می­‌شود. 

(وَ تَعَاطِی الْکُلْفَةِ)

11- تکلّف در زندگی: تکلّف هم یک حالتی است که بعضی­‌ها دارند، اما همه ندارند. یک مهمان دعوت می­‌کنند به اندازه ده نفر غذا می‌پزند! می­ گوید آبرو دارم و غیره؛ از همین مزخرفات. تکلّف نباید بکنیم. مهمان آمد، اگر داری جلویش بیاور، اگر نداری و یک دانه گوجه فرنگی داری بگذار جلویش؛ آزاد باش! این خوب است؛ و الّا باید پول قرض کنی. آن وقت فردا حرف ‌های دیگری در می‌­آید. «این در، به در دیگر متصل می‌­شود». هر چه هست همان را بگذار. خیرُالجود، بذلُ­ الموجود[14]. چه چیزی داری؟ همان را بیاور. بعضی­‌ها بودند وقتی مهمان به خانه­‌شان می‌­رفت یک دانه گوجه فرنگی می­‌آوردند، چون همین را داشتند. مردم هم می­‌دانستند که این اهل بخل نیست؛ الآن چیزی ندارد. اگر داری، بیشتر بیاور. اگر نداری، همین مقدار. این روحیه را باید داشته باشی که اگر روزی نداشتیم، به زحمت نیافتیم. اگر به تکلّف بیافتیم، برویم نسیه بگیریم و...، این‌ ها همه مشکلات ایجاد می‌کند.

(وَ إِیثَارِ الْبَاطِلِ عَلَى الْحَقِّ)

12- ترجیح حق بر باطل: این هم یک حالتی است. هم حقّ داریم هم باطل داریم. گاهی حقّ طلوع می­‌کند و گاهی هم باطل. بعضی‌ها وقتی باطل طلوع می‌کند و حقّ هم طلوع می­‌کند، باطل را بر حقّ ترجیح می‌­دهند! چرا؟ چون از آن باطل پول در می‌آید، وعده پست و مقام به او می­دهند یا...! به آن طرف می‌رود. این هم اسباب ارتکاب گناهان زیادی است و آن ذخائر خالی می­‌شود.  

(وَ الْإِصْرَارِ عَلَى الْمَأْثَمِ)

13- اصرار برگناه صغیره: آدم اگر یک ­بار گناه صغیره کند و گناه کبیره را ترک کند، خدا گناه صغیره او را می­‌بخشد و نمی‌­نویسد. امّا اگر صغیره دو بار شد گناه «کبیره» می‌شود و ملائک می‌نویسند. اصرار بر صغیره، یکی از خطرات بزرگ است. اصرار یعنی دوباره، سه‌ باره و چهار باره انجام دهد. سر از کبائر در می­‌آورد[15]. آن ذخائر خالی می‌­شود؛ اگر قبلاً خالی نشده باشد!

(وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِیَةِ)

14- کوچک شمردن گناه: بعضی­‌ها عادت کرده‌اند یا به مسائل دینی جهل دارند؛ گناه برایشان سبک است. به خطر واقعی گناه توجّه ندارند. می­‌گوید چیزی نیست. مثلاً فلانی آدم می­‌کشد، حالا من جیب بری کرده‌­ام طوری نیست! این باعث می‌شود آدم چون گناه را کوچک می‌شمرد، بیشتر آن را انجام دهد[16]. هر باری که انجام می‌­دهد، آن وقت کیسه ذخائر خالی می‌شود.  

(وَ اسْتِکْبَارِ الطَّاعَةِ)

15- سنگین دانستن فرمان خدا: نماز خواندن برای بعضی‌ها سنگین است. خمس دادن سنگین است. متمول و ثروتمند است، شرائط هم برایش هست، ولی مکّه نمی­‌رود. برایش سنگین است! سنگین بودن یعنی چه؟ یعنی ترک می­‌کند، و ترک یعنی گناه کبیره و آن ذخائر خالی می‌­شود.

 (وَ مُبَاهَاةِ الْمُکْثِرِینَ)

16- فخر فروشی: حالا خدا به کسی نعمت زیاد داده است. زمین خریده بود متری دوقِران­ حالا شده دو میلیون تومان، پولدار شده است. حالا می­‌نشیند این طرف و آن طرف فخر می­‌فروشد! این یکی از آن کارهایی است که انسان را دعوت به گناه می­ کند و ذخائر خالی می‌­شود.

 (وَ الْإِزْرَاءِ بِالْمُقِلِّینَ) 

17- تحقیر فقرا: فقرا را تحقیر می­‌کند، می‌گوید شما ندارید و بیچاره­‌اید، و از این حرف‌ها می­‌زند. آن ‌ها را سرشکسته می­‌کند! از این ‌ها گناه در می­‌آید و ذخائر خالی می‌­شود.

(وَ سُوءِ الْوِلَایَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَیْدِینَا) 

18- بد سرپرستی: بعضی‌‌ها پدر دارند، مادر دارند، نوکر دارند، کلفت دارند، بعضی کارخانه دارند و 30 تا 40 تا کارگر دارند. وظیفه صاحب کارخانه نسبت به این کارگرها یک چیزی است که باید مراعات کند. اگر بخواهد برای این ‌ها کلک درست کند و از حقوقشان بزند، نمی‌شود! اگر بزنی، ذخائر خالی می‌­شود.

(وَ تَرْکِ الشُّکْرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَةَ عِنْدَنَا)   

19- ناسپاسی: بعضی‌‌ها به بعضی دیگر خدمت می­‌کنند، باید سپاسگزاری کنیم[17]. دستور این است : هر کسی به کسی خدمتی کرد یا باید مثل او را تو هم انجام بدهی و یا سپاسگزاری زبانی بکنی. این نه­ مثل آن را انجام می­‌دهد و نه تشکر می‌­کند ! خیلی به خودش می‌­بالد. مثلاً می­‌گوید این که چیزی نیست ! این یکی از کارهایی است که آدم در اثر همین صفت کارهای بد انجام می‌دهد و ذخائر خالی می­‌شود.

 (أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً)

20 – یاری ظالم: در جامعه زیاد اتفاق می‌­ا‌فتد بعضی‌ها ظالمند، ظلم می­‌کنند، بعضی‌ها هم روی شرائطی به ظالم کمک می‌کنند. فکر می‌کنند اگر به آن ظالم کمک کنند به آن‌ها پُستی یا پولی می­‌دهد! کمک به ظالم باعث می‌شود او ظلم بیشتری کند و تو هم شریکی! آن ذخائر خالی می‌­شود.

ظلم

هم ظلم حرام است و هم اعانت بر ظالم حرام است و هم تمایل به ظالم حرام است؛ هر سه حرام است. این قدر مسئله تمایل به ظالم مشکل است آیه شریفه «وَ لاَ تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ»[18] مال کسانی است که قلباً فلان ظالم را دوست دارند. نباید دوست داشته باشی. همین دوست داشتن باعث می‌­شود که به طرف او بروی، گاهی هم کمکش کنی؛ او هم بیشتر ظلم می­‌کند، بنابراین این‌ ها از گناهانی است که باعث می‌­شود انسان آن ذخائر را از دست بدهد.

(أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً) 

21- بی‌تفاوتی نسبت به مظلوم: یک کسی مظلوم است و حقّ او را برده‌­اند و خودش نمی‌­تواند کاری کند نمی‌تواند داد بزند، از ما کمک می­‌خواهد. بر ما هم لازم است که او را کمک کنیم تا حقّ او را ظالم نبرد. اگر بنشینیم و تماشا کنیم و مثلاً بگوییم فلانی بدش می­‌آید، این جایز نیست. آن ذخائر خالی می­‌شود و از بین می‌رود.

(أَوْ نَرُومَ مَا لَیْسَ لَنَا بِحَقٍّ)

22- زیاده خواهی: یا برویم دنبال تحصیل چیزی که حقّ به ما اجازه نمی­‌دهد به دنبال آن برویم. مثلاً من می­‌خواهم بروم در انتخابات شرکت کنم و رئیس جمهور بشوم، خُب من شرائطش را ندارم. نه می­‌توانم و نه بلدم. شروع کنم خانه‌­ام را بفروشم، مِلکَم را بفروشم و خرج کنم که رئیس جمهور بشوم! در این راه شما گرفتار کارهایی می‌شوی که نباید بشوی. پس کیسه ­خالی می­‌شود!

بنابراین هر کسی نباید دنبال هر کاری برود. باید ببیند برای چه کاری آماده است، توان چه کاری را دارد، همان را تعقیب کند. والّا همه دلشان می­‌خواهد رئیس­ جمهور بشوند. امّا کار رئیس­ جمهور را هر کسی نمی­‌تواند انجام دهد. بی‌خوابی شب دارد، به زحمت باید بیفتی، استراحت ندارد، خیلی کارها دارد که تو خبر نداری! خیال­ می­‌کنی که هر وقت جایی می‌رود فقط دنبالش می‌ریزند! شما از آشپزی فقط آش خوردنش را بلدی! گرفتاری زیاد دارد؛ لذا گفته‌­اند اگر دنبالش بروی، باید خیلی چیزهایی­ را که نباید لگد کرد، لگد کنی.

(أَوْ نَقُولَ فِی الْعِلْمِ بِغَیْرِعِلْمٍ)

23- فتوای بدون علم: یا سؤالی را که بلد نباشیم، از ما سؤال می­‌کنند ما جاهلانه جواب دهیم. باید بگوییم ما بلد نیستیم، راحت[19]. امّا احساس کنی اگر بگویی بلد نیستم برای تو بد است؛ بلکه همه باید معتقد باشند که تو همه چیز را بلد هستی! دروغ بگویی، عوضی بگویی، این بادکنک ذخائر ماه رمضان را سوراخ می­‌کند، همه را از دست می‌دهید.

 (وَ نَعُوذُ بِکَ أَنْ نَنْطَوِیَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ)

24- بد خواهی دیگران: گاهی اتفاق می‌افتد که انسان نسبت به کسی در دلش غِش پدید می­‌آید. یعنی مثلاً می‌خواهد او ورشکست شود، پسرش بمیرد، دخترش در خانه بماند، و یا هر چیز بدی را نسبت به او آرزو کند چون اذیّتش کرده، یا اتفاقی افتاده! این حالت خطرناک است. چون اگر بخواهی، باید دست به کارهایی بزنی، تا آن­ چیزی که می‌خواهی؛ تحقّق پیدا کند. آن هم معصیت است و آن ذخائر را خالی می­‌کند.

(وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا)

25- عجب: حالا شما کارهای خیر انجام بدهی و بعد مبتلا به عُجب بِشوی و بگویی که من این همه کار خیر انجام دادم! این‌ ها آدم را آماده می­‌کند برای بعضی از گناهان که آن ذخائر را خالی کند[20].

(وَ نَمُدَّ فِی آمَالِنَا)

26- آرزوهای بزرگ: یکی از خطرات زندگی انسان طول أمَل است. آرزوهای طولانی که هیچ‌وقت به آن نمی‌­رسد. این زمین را بخرم و بعد از صد سال هزار برابر می­‌شود! بنشین تا صد سال برسد! و فردا هم از این آمال و آرزوها می­‌میرد و به آن دنیا می‌­رود.

(وَ نَعُوذُ بِکَ مِنْ سُوءِ السَّرِیرَةِ)

27- بد ذات شدن: بعضی­‌ها بد باطن هستند. هم حسودند، هم بدبین هستند، هم غِشّ أحَد دارند. بد باطن هستند. باطنشان طوری است که با هیچ کسی خوب نیست. برای هیچ کسی خیر نمی‌­خواهد. این هم منشأ تمام گناهان است، که آن ذخائر را خالی می­‌کند.

(وَ احْتِقَارِ الصَّغِیرَةِ)

28- کوچک دانستن گناه صغیره: اگر گناه صغیره را کوچک بدانیم، کبیره می‌شود. صغیره یک مرتبه­‌اش صغیره است، اگر آن را کوچک بشماریم، دوباره هم مرتکب می‌شویم؛ آنگاه کبیره می­‌شود.

(وَ أَنْ یَسْتَحْوِذَ عَلَیْنَا الشَّیْطَانُ) 

29- غفلت از شیطان: شیطان هم مترصّد ما است. ما از او غافلیم، ولی او دائماً مواظب ما است که ما چه موقع غافل می‌شویم که به سراغ ما بیاید! اگر ما مکر شیطان و وسوسه شیطان را ناچیز گرفتیم، گرفتارش خواهیم شد.

(أَوْ یَنْکُبَنَا الزَّمَانُ)

30- زمین خوردن در زمان‌ ها: گاهی مصیبت‌هایی در زمان پیش می‌­آید مثلاً ممکن است حاکم ظالمی بیاید و شیعه را از بین ببرد. این هم بلای بزرگی است که در آن زمان‌ها بود و الآن الحمد لله نیست. آن وقت­‌ها سلاطین حکّام و استاندارها همه آن طرفی بودند و با شیعه بد بودند و اذیّت می­‌کردند و زندان می‌­انداختند و اموالش را هم مصادره می­‌کردند و صدایش هم به جایی نمی‌رسید، چون قاضی هم از آن‌ها بود مردم هم از آن‌ها بودند و صدایش به جایی نمی­‌رسید؛ این را زمین خوردن در زمان‌‌ها می‌­گویند. 

( أَوْ یَتَهَضَّمَنَا السُّلْطَانُ )    

31- سلطان جور:سلطان هم یکی از مشکلات بوده است. اگر می‌­فهمیدند که این آقا شیعه است اذیّتش می­‌کردند، زیارت امام حسین علیه السلام هم نمی‌­توانستند! بروند می‌گفتند این‌‌ها می‌فهمند؛ اذیّت می‌­کنند.

 (وَ نَعُوذُ بِکَ مِنْ تَنَاوُلِ الْإِسرَافِ)

32- اسراف: یکی از چیزهایی که گناه کبیره است و خیلی­ از پولدارها مبتلا هستند مسأله اسراف است. بیش از حد مصرف می‌­کنند، چون می‌گویند ما که داریم! مثلاً با آب شُرب ماشین می­‌شویند، پیاده­ رو را می‌شویند، درخت‌ها را آب می­‌دهند. می­‌گویند هرچه که پول آب بیاید پرداخت می‌­کنیم! این اسراف است. تو باید به اندازه خودت مصرف کنی، نه آن مقداری که پول داری. آب، برق، نان و ... همه این‌ها این جوری است. مصرف همه باید به اندازه باشد. بیش از اندازه اسراف و گناه کبیره است. نص قرآن کریم است «إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ»[21]. بنابراین این‌ها چیزهایی است که ارتکابش باعث می­‌شود که ذخائر روزه‌­ی­­ ماه رمضان از بین برود.

(وَ مِنْ فِقْدَانِ الْکَفَافِ)  

33- فقرامکانات: یکی از مشکلات هم همین است که آن مقداری که انسان به صورت واقعی به مادیات نیازمند است، آن مقدار را دارا نباشد. آن مقداری که من را کفایت می‌­کند، آن مقدار درآمدم نباشد و کمتر از آن باشد و باعث شود انسان برود در کوچه­ پس­‌ کوچه‌ها که اضافه­ پیدا کند. آنگاه شیطان دست او را می‌­گیرد و کارهای پر خیر و برکت را نشان او می­‌دهد! می­‌گوید که بیا برویم آنجا فلان کاره شو؛ بیا برویم آنجا آن کار را کن تا کارت درست شود! این هم باعث می‌شود که انسان دست به کارهایی بزند که نباید بزند.

(وَ نَعُوذُ بِکَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ)

34- شماتت دیگران: گاهی اتفاق می­افتد که انسان دشمن دارد. مثلاً بچه­‌اش می‌­میرد و دشمن خوشحال می­‌شود. ورشکست می‌شود، او خوشحال می‌شود. این خوشحال شدنِ‌آنها بر نفوس خیلی سنگین است، که برای جبران ممکن است دست به کارهای خطرناک بزند. این گناه است و در نتیجه آن ذخائر خالی می­‌شود.

(وَ مِنَ الْفَقْرِ إِلَى الْأَکْفَاءِ)

35- نیاز مادی به هم سطح: اگر آدم به آن‌هایی که همسنگ خودش هستند احتیاج پیدا ­کند، نه به آن‌هایی که بالاتر از خودش هستند، این هم بر هر نفسی آسان نیست و مشکل است. ناراحت می­‌شوند و دست به یک کارهایی می‌­زنند. حرف می‌زنند، چپ و راست می­‌گویند.

(وَ مِنْ مَعِیشَةٍ فِی شِدَّةٍ)

36- زندگی سخت: اگر زندگی سخت باشد، زن ناسازگار باشد، بچّه­ ها معتاد شوند و همسایه‌­ها اذیّت کنند، از آن طرف مالیات بیاید، دائم از چپ و راست بر آدم اذیّتی بیاید، این هم مشکل است. به آدم فشار می­‌آید که نتواند خودش را حفظ کند و وادار می‌شود یک راه نجاتی پیدا کند، و شیطان به آدم راه نشان می­‌دهد!

 (وَ مِیتَةٍ عَلَى غَیْرِ عُدَّةٍ)

 37 – مرگ بدون توشه و زاد: یکی از مشکلات هم این است، آدم بالاخره باید بمیرد و هر کس که هست -«إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ»[22]- همه باید بمیرند. بعضی‌ها می‌­میرند، اما چمدانشان پر است: وظایف را انجام داده­‌اند و حاضر هستند. هر وقت که حضرت عزرائیل بیاید می­‌گویند بفرما! نه نماز قضا دارند، نه روزه قضا دارند، نه خمس بدهکارند، نه کسی را اذیّت و آزار کرده‌­اند که راضی نبوده باشد. همه این ‌ها را انجام داده است؛ لذا راه می­اُفتد و می­‌رود. این «موت علی عُدّة»  است. آماده مردن است. امّا کسی هست که نماز نخوانده، روزه نگرفته، خمس نداده، به مردم ظلم کرده، جیب مردم را زده است و کارهای دیگر از این قبیل! این آماده مردن نیست. اوّلِ مردن، اوّلِ بدبختی او است! این هم بلای بزرگی است که آدم کارهایی کرده است که نباید می­‌کرد و جبران هم نکرده است، حالا که می­‌خواهد بمیرد، بر سر خودش می‌­زند!

(وَ نَعُوذُ بِکَ مِنَ الْحَسْرَةِ الْعُظْمَى، وَ الْمُصِیبَةِ الْکُبْرَى)

38- حسرت قیامت: از همه این‌‌ها مهم‌­تر آن حسرت عظمای قیامت است! آدم وظیفه‌­اش را انجام نداده ­است و می‌بیند که در آنجا اوضاع خطرناک است و پشیمان می‌­شود غصّه می‌­خورد و آن هم دیگر به درد نمی‌­خورد. این ‌ها پشت سرهم از دنیا شروع می­‌شود و به آنجا ختم می‌گردد همه این‌ها بلا و مصیبت بسیار بزرگی است که این جا می‌­شود آن را درست کرد و اگر این جا درست نکنیم، دیگر در آن جا قابل اصلاح نیست.

امیدوارم پروردگار متعال به همه ما توفیق مرحمت کند این مواردی که امام سجاد علیه السلام فرمودند مراعات کنیم، تا آن ذخائر روزه ماه رمضانمان از بین نرود، بلکه سال آینده هم اضافه شود و همین ­طور تا آخر به صورت رشد ایمان در ما ظهور کند ان شاء الله.

نثار ارواح طیّبه­ی خاتم انبیاء و حضرات معصومین علیهم الصلاة والسلام و شهدای خط تشیع و امام شهدا سه صلوات ختم کنید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

درس اخلاق حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (اعلی الله مقامه)مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه 13/08/1389


[1] - در ابتدای هر جلسه اخلاق آیاتی از قرآن کریم قرائت می‌شود.

[2] - سوره مبارکه رعد آیه 29     

[3] -  این جمله 51 بار در قرآن کریم تکرار شده است. 

[4] -  سوره مبارکه بینه آیه 7

[5] -  سوره مبارکه بقرة آیه 185

[6] - ... عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُقْبِلُ بِوَجْهِهِ إِلَى النَّاسِ فَیَقُولُ یَا مَعْشَرَ النَّاسِ إِذَا طَلَعَ هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ‏ غُلَّتْ مَرَدَةُ الشَّیَاطِینِ وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أَبْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَبْوَابُ الرَّحْمَةِ وَ غُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ وَ اسْتُجِیبَ الدُّعَاءُ .... ( کافی ج‏4ص67

[7] - عبارت های داخل ( پرانتز) دعای هشتم  صحیفة سجادیة ، ص: 58

[8] -  « لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیم» (سوره مبارکه توبه آیه 128

[9] -  ... قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الْغَضَبُ مَمْحَقَةٌ لِقَلْبِ الْحَکِیمِ وَ قَالَ مَنْ لَمْ یَمْلِکْ غَضَبَهُ لَمْ یَمْلِکْ عَقْلَهُ (کافی­ ج2 ص 302

[10] - .... قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام آفَةُ الدِّینِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْرُ. (کافی ج‏2 ص307

[11] - ... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ الْعَبْدُ أَوْ کَرِهَ وَ لَا یَرْضَى عَبْدٌ عَنِ اللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهُ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ(کافی­ ج2 ص 60

[12] -  ... عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ : الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا یَنْفَدُ   (مستدرک‏ الوسائل ج15 ص226 

[13] - (سوره مبارکه نازعات آیه 40

[14] -  بهترین پذیرایی بخشیدن همان که داری می‌باشد .

[15] -... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لَا صَغِیرَةَ مَعَ الْإِصْرَارِ وَ لَا کَبِیرَةَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ (کافی ج2 ص 289  

[16] - ... سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام یَقُولُ : لَا تَسْتَکْثِرُوا کَثِیرَ الْخَیْرِ وَ لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِیلَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ قَلِیلَ الذُّنُوبِ یَجْتَمِعُ حَتَّى یَکُونَ کَثِیراً وَ خَافُوا اللَّهَ فِی السِّرِّ حَتَّى‏ تُعْطُوا مِنْ أَنْفُسِکُمُ النَّصَفَ.( کافی­ ج2 ص288

[17] -...سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام یَقُولُ‏ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ کُلَّ قَلْبٍ حَزِینٍ وَ یُحِبُّ کُلَّ عَبْدٍ شَکُورٍ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِیدِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَ شَکَرْتَ فُلَاناً فَیَقُولُ بَلْ شَکَرْتُکَ یَا رَبِّ فَیَقُولُ لَمْ تَشْکُرْنِی‏ إِذْ لَمْ تَشْکُرْهُ‏ ثُمَّ قَالَ أَشْکَرُکُمْ لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاسِ. (کافی ج‏2 ص99

[18] - سوره مبارکه هود آیه 113

[19] - ... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا سُئِلَ الرَّجُلُ‏ مِنْکُمْ عَمَّا لَا یَعْلَمُ فَلْیَقُلْ لَا أَدْرِی‏ وَ لَا یَقُلْ اللَّهُ أَعْلَمُ فَیُوقِعَ فِی قَلْبِ صَاحِبِهِ شَکّاً وَ إِذَا قَالَ الْمَسْئُولُ لَا أَدْرِی‏ فَلَا یَتَّهِمُهُ السَّائِلُ. (کافی ج‏1 ص42

[20] - ... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ هَلَکَ.  ( کافی ج‏2 ص313

[21] -سوره مبارکه اعراف آیه 31

[22] - سوره مبارکه زمر آیه 30

حجم فایل صوتی:8.91M | مدت زمان فایل صوتی :00:38:56
دانلود فایل صوتی
حقیقت روح
یک آیه
شب نیمه شعبان
نکته اخلاقی
کبر و عجب
صفات رذیله
خطبه متقین (قسمت اول)
شرح خطبه متقین
خطبه متقین(قسمت سوم)
شرح خطبه متقین
  •  تماس با ما
  •  درباره ما
saheb-ol-amr
news

کلیه حقوق برای مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله خوشوقت أعلی الله مقامه الشریف محفوظ است.